جوانان بیش از دیگران در خطر آوار «دیوار» اند!

جوانان بیش از دیگران در خطر آوارِ "دیوار" اند! روزنامه همدلی شنبه ۲ مرداد ۹۵ صفحه ۹ حمزه علی نصیری

(جولان خوکان در بازار شیطان و اکنون؛ "دیوار")

عبدل آباد را تقریباً همۀ مردم تهران می‌شناسند. مکانی که به بازارهفتگی اش معروف است. بازاری برای داد و ستد ماشین واقع در جنوب تهران در کنار اتوبان آزادگان. این بازار در نزد عامۀ مردم به "بازار شیطان" معروف است. چرا که یکی از بزرگترین مراکز حضور دلالان و صد البته کمینگاه تبهکاران است. بسیاری از افرادی که قصد خرید یا فروش خودرو از طریق این بازار را داشته اند، یا خود در دام این تبهکاران گرفتار شده اند یا ماجرای گرفتاری دیگران در دام این اعجوبه ها را شنیده اند. مردم برخی از ترفندهای تبهکاران این بازار را چنین روایت میکنند؛ "اکثر دارندگان خودروها دلال خرید و فروش خودروی دست دوم و تصادفی اند اما برای جلب نظر مشتری، رویه بیرونی لاستیکها را واکس می زنند یا با اسپری مخصوص و یا با نوشابه می شویند تا لاستیکهای مستعمل و ساییده شده خودرو از دور نو به نظر برسد. برخی هم با کشیدن پلاستیک بر روی صندلی و سپرهای کائوچویی، شست و شوی موتور خودرو و یا زدن برچسب کارخانه بر دربهای خودرو و حتی درب باک بنزین سعی میکنند خودروی کارکرده را نو وانمود کنند. برخی دیگر با دست کاری کیلومتر سنج خودرو کارکرد آنرا کاهش می دهند. (خود دلالها میگویند؛ فقط با خرج کردن ۱۰ هزار تومان و تغییر دیاگ، رقم کارکرد ماشین کمتر نشان داده می شود.) بعضی از دلالها خود را کارمند وزارتخانه ای جا می زنند تا خود را مصرف کننده و علت فروش خودرو را دریافت وام خودرو و بدین ترتیب خودرو خود را ارزنده قلمداد کنند. فروش خودرو با کارت خودروهایی که به نام خانم هست یکی دیگر از ترفندهای دلالان برای جذب و فریب مشتری است. چون مردم خودرهای با نام خانمها را به دلیل این که گفته می شود خانمها خودرو را تمیز نگه می دارند، خوب میخرند. برخی هم ادعا می کنند که کارگر هستند و خودرو فروشی متعلق به صاحب کار یا ارباب شان یا دختر خاله یا پسر خاله یا دایی و عموی شان است و با این حرفها میخواهند به مشتری القا کنند که مأمورند مال غیر را بفروشند و در قیمت گذاری خودرو سرسخت نیستند. همه این دلالان ادعا میکنند که خودورشان بدون رنگ و بدون تصادف و بدون نقص فنی است در حالیکه ادعای شان کذب محض است و وقتی که مشتری درخواست بازدید متخصص از خودرو میدهد، آنها فوراً مشتری را می پیچانند و میگویند؛ تو خریدار نیستی و مشتری دست به نقد زیادی دارند. اما ترفند دلالان به اینجاها ختم نمیشود. آنان دام های خطرناکتری هم برای مشتریان پهن میکنند؛ خودرو را با شرایط آسانتری با تنظیم یک مبایعه نامهٔ دستی و دریافت مبلغی از بهای خودرو دست خریدار می دهند و قرار میگذارند که دو روز بعد در دفترخامه حاضر و نسبت به انتقال سند اقدام کنند و بقیه پول شان را بگیرند اما به تعقیب نامحسوس خریدار می پردازند و خودرو را از دستش میگیرند و یا او را به دزدی خودرو متهم و به دادگاه میکشانند!" تبهکاران معمولاً از هوش و ذکاوت بالایی برخوردارند. افرادی برنامه ریز و ماهر و مسلط به فن بیان اند. اما تبهکاران بازار شیطان اعجوبه های دیگری هستند! آنها، کهنه کاران طریق تبهکاری و کارکشتگان زبدهٔ پیشهٔ خویشند؛ هزار و یک راه و روشِ آزموده، بلدند که برای عملی کردن نیت و انجام موفق مأموریت شان کافی ست. آنها خیلی راحت می‌توانند هر آنچه از ماشین و کالا و پول به همراه شماست، به یکی از آن شیوه ها از دست تان بربایند بدون آنکه تا مرحلهٔ خلع ید شدن تان پی به نیت سوءشان ببرید. آنان در نقش خریدار یا فروشنده و یا دلال ظاهر می‌شوند و چنان رندانه حرف می‌زنند و رفتار می‌کنند که گاهی تا پایان معامله در درستکاری شان ذره ای شک نمی‌کنید و هرگز گمان نمی‌برید که ممکن است قصد اغفال و فریب شما را داشته باشند. آنان مرزی برای خدعه و دروغ قایل نیستند. با زبانْ بازی و مظلوم نمایی و حتی تظاهر به تقوا و تقدس، راه هر نوع شک و تردید و ظن و گمان را بر شما می بندند تا جاییکه شخص خریدار یا فروشنده از بروز شک و تردید خود خجل شود! این تبهکاران که ممکن است در دستجات دو یا چند نفره، باهم یا با فاصله کمی از هم در نقش فروشنده، خریدار یا دلال در کمین شما باشند، شروع ارتباط، آغاز سخن، جریان گفتگو و فرآیند معامله را چنان دقیق و رندانه مدیریت می‌کنند و پیش میبرند که هرگز احساس نمی‌کنید که در دام تبهکاران حرفه ای بی‌رحم و خطرناک افتاده اید! و مراحل کار را طوری مهندسی می‌کنند که نمی‌توانید از معامله منصرف و از نیمه راه برگردید. آنها بصورت گروهی کار می‌کنند. چند تبهکار تمام عیارند که هر تک تک شان آموزه‌های تبهکاری را چنان بی‌نقص و کامل فراگرفته‌اند که از عهدۀ ایفای هر نقشی به خوبی برمی‌آیند. روشها، مراحل کار و نقش های برجستۀ خود را متناسب با روند کار، میزان اطلاعات فروشنده یا خریدار، ویژگی های شخصیّتی و روحیات فروشنده یا خریدار تنظیم و تغییر و اجرا می‌کنند. هر شگردی را چنان بجا و بموقع به کار می‌گیرند که فروشنده یا خریدار نه تنها محسور صداقت و مهارت و خبرگی آنها می‌شود بلکه در قید اخلاقی نیز قرار میگیرد و هیچ مقاومتی در برابر خواسته های رندانۀ آنها نمی‌کند و به تمام شرایط آنها تن می‌دهد. مال باختگانی که در دام خوکانِ این بازار افتاده اند، کم نیستند. بسیاری از این مال باختگان که افرادی صاف و ساده و درستکارند و شاید هرگز گذرشان به کلانتری و دادگاه نیفتاده، توصیفات عجیبی از شگردهای موفق آن تبهکاران دارند؛ "آنها قوانین حقوقی و قضایی را خیلی خوب بلدند، راههای فرار از قانون را مثل راه خانهٔ خود می شناسند، از مسیر و مراحل شکایت و دادخواست و دادرسی مو به مو آگاهند، بر خلاء های قانونی و نکته های ظریف حقوق و قضا کاملاً مسلط اند، مثل یک کارشناس و حقوقدان در محکمه عرض اندام میکنند تا جایی که می توانند در جایگاه شاکی قرار گیرند و راهی برای محکوم کردن مال باخته پیدا کنند. آنان همچنانکه دارایی مال باختگان را به آسانیِ یک معاملهٔ مشروع، از دست شان ربوده اند، در صورت کشیده شدن ماجرا به مراجع قضایی در کسری از ساعت نیز دهها مدرک محکمه پسند علیه حریف آنان تدارک می بینند و آنها را به راحتی از میدان بدر میکنند." اما اکنون تبهکاران این بازار، "فضای مجازی" را نیز بر قلمرو حضور خود افزوده اند و دام خود را در «سامانۀ دیوار» هم پهن کرده اند. آنان اینجا نیز دنبال شکارند؛ کم کم خبر می رسد که آگهی های فروش در «سامانهٔ دیوار» به جای اینکه به کامیابی آگهی دهنده ها منتهی شود، بر سر آنها آوار میگردد. آنچه مسلم است، این است که کاربران سامانهٔ دیوار تجار یا کاسبان بازار نیستند بلکه افراد عادی جامعه اند که اتومبیل یا اسباب و وسایل منزل را یا بخاطر عدم نیاز به آنها و یا بدلیل نیاز مبرم به پول در معرض فروش قرار میدهند. از طرفی، با توجه به اینکه اغلب کاربران فضای مجازی جوانان هستند، این قشر از مردم عزیز بیشتر در معرض صدمه و آسیب اند. کسانی که تجربهٔ تلخ مالباختگی در پشتِ سامانهٔ دیوار را دارند میدانند که تبهکاران بعد از تماس تلفنی با آگهی دهنده ها، آنان را معمولاً به مکان دلخواه خود برای دیدار معاملاتی می کشانند و طرح خود را آنگونه که برنامه ریزی کرده اند، پیاده و به نفع خود به ثمر می رسانند. جوانان باید مواظب آوارِ "دیوار" باشند!

سروش هشترود...