آیا ضرب و جرح روح و روان هم تاوان دارد؟
آیا به شکایت مصدومان روح و روان رسیدگی میشود؟
دانشجوی دانشگاه هنر تهران است، روز سه شنبه مورخه ۱۴۰۲/۰۸/۱۷ مقارن ساعت ۱۱:۳۰ صبح حین عبور از عرض خیابان (روبروی دانشگاه امیرکبیر و نبش تقاطع خیابان بزرگمهر و ولیعصر)، به طور ناگهانی با یک خودرو سواری ال نود سفید رنگ پلاک شخصی که با شتاب و سرعت بسیار زیاد و رانندگی نامتعارف و خلاف جهت لاین ویژه در حرکت بوده، مواجه میشود و با اینکه به لطف خدای متعال از یک تصادف حتمی جان سالم به در میبرَد، اما توسط سرنشینان آن خودرو که ۴ نفر لباس شخصیاند، مورد توهین و تحقیر و هتاکی و فحاشی رکیک غیرقابل بیان (کو....ی، بچه کو....ی، مادر ج....) قرار میگیرد و او نیز در پاسخ به وقاحت آنها مجبور میشود جوابشان را بدهد و میگوید "خودتونید". عجیبتر از آن همه بینزاکتی و ادبی این است که آنها فقط به همین دلیل از خودرو پیاده شده و او را تا داخل محوطه دانشگاه تعقیب نموده و با دو نفر از نیروهای محترم حاضر در گیت نگهبانی دانشگاه نیز درگیر شده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و مصدوم میکنند. به همین سادگی! (تو که "خودتی" را برای خود نمیپسندی، چطور دیگری را به سیل فحش میبندی؟)
گفتنیست که آنها همانجا خود را مأمور سازمان آب معرفی میکنند ولی با پیگیری حراست دانشگاه و حضور پلیس و معاون محترم کلانتری معلوم میشود که آنها از پرسنل نیروی انتظامیاند!
از آن روز به بعد - با اینکه عبارت مشهور "نیروی انتظامی مظهر امنیت و آرامش است" در ذهنم رژه میرود، -که البته سهم عظیم پرسنل خدوم و زحمتکش آن نهاد گرانقدر در تأمین امنیت و آرامش بر کسی پوشیده نیست- اما آرامش و امنیت از فرزندم و دیگر اعضای خانواده سلب شده است و با مشاهدهی رفتارهای فوق خشن آن اشخاص که بیپروا دست به خشونت کلامی و فیزیکی زده و او را تحت تعقیب قرار داده و به ضرب و شتم افراد پرداختهاند، نسبت به امنیت جانی وی به شدت بیمناکم که این مایهی بسی درد و تأسف است! (تصاویر ثبت شده از صحنهی تعیقب و تهاجم، مؤید این دلنگرانیست) و علیرغم میل باطنیام که راضی نیستم هیچکس در هیچجا به خاطر یک رخداد آنی قابا گذشت مورد مؤاخذه یا تنبیه قرار گیرد، اینجا به دلیل واهمه از تکرار خطا و تخلف توسط آن مهاجمین وقیح، بین عفو و شکایت مردّد ماندهام.
شرح و تحلیل من بر این ماجرا و دلایل شکوه و گلایهام به قرار زیر است:
۱) فراهم کردن خطر برخورد خودرو با فرزندم با سرعت زیاد و حرکت نامتعادف در خلاف جهت در مسیر ویژه که علیالقاعده تمام توجه عابر پیاده به سمتِ درستِ حرکتِ وسایل نقلیه معطوف است.
۲) فحاشی به این دانشجوی جوان در وسط خیابان و ترور شخصیت وی با الفاظ رکیک غیرقابل بیان که هنوز زلالی و لطافت و معصومیت نوجوانی در چهرهاش موج میزند، صرفاً به خاطر اینکه راه خود را میرود و حین عبور از عرض خیابان در معرض تصادف با یک خودرو متخلف قرار میگیرد.
۳) هرچند فراهم کردن خطر برخورد خودرو با فرزندم عمدی نبوده اما به کارگیری الفاظ زشت و فحشهای رکیک و نفرت انگیز، کاملاً عمدی بوده و با هدف تحقیر و تخریب وی صورت گرفته است. اینکه با آن رانندگی افتضاح با ماشین از روی فرزندم رد نشدهاند جای شکر دارد اما فحش و توهین به این جوان پاک و بیآلایش و تحقیر و تهدید او و ادامه ماجرا آن هم از موضع قدرت، ظلم مضاعف در حق اوست.
۴) تعقیب گروهی یک دانشجوی صاف و ساده و محجوب و بیتقصیر و بیدفاع که از ترس و یا به اقتضای عقل و اخلاق و شخصیت و مصلحت، محل وقوع حادثه را با خونسردی ترک کرده و وارد دانشگاه محل تحصیل میشود، دور از عدالت و انصاف است.
۵) تبدیل یک مشاجره دو-سه ثانیهایِ کاملاً اتفاقی در یک تصادم لحظهای که مسبب و شروع کنندهی آن نیز خودشان بودهاند، به یک حملهی هدفدار و خشونت تأسفبار، ناجوانمردی بیمروّتیست.
۶) خطاهای ثبت شده از طریق دوربینهای موجود در محل، از جمله کتککاری عوامل حفاظت دانشگاه، معرف روحیهی تهاجمی و کینه توزی آنهاست و هیچ بعید نیست که رفتار مشابهی را با فرزند من یا دیگران بکنند.
۷) اگر فرزند من درایت به خرج نمیداد و خیابان را به سمت دانشگاه ترک نمیکرد، از کجا معلوم که آن چند نفر با آن روحیه خشن و منش ناجوانمردانه و خوی ستیزه جویانه -که گویا مجهز به سلاح هم بودهاند- فرزند مرا نمیربودند و بلایی سرش نمیآوردند.
۸) پریدن از روی میلهی راهبند گیت نگهبانی و هجوم چند نفری و نمایش قدرت به یک دانشجوی صاف و ساده و بیدفاع، و مرعوب و مضطرب ساختن وی نه لازم بود و نه منطقی و نه عقلانی و انسانی. اگر آن اقدام خشونتبار و تجاوز به حریم دانشگاه و تحریک دانشجویان، فضا را ملتهب میکرد و دانشگاه را به اغتشاش میکشید و به یک درگیری عمومی و مسئلهی امنیتی تبدیل میکرد، چه کسی باید جوابگو میشد؟
۹) اگر فرزند من تقصیرکار بود و آنها بیتقصیر بودند، چرا خود را به انتظامات دانشگاه درست معرفی نکرده و مسئله را به طرز صحیح مطرح نکردهاند؟
ورود خودسرانه به داخل محوطه دانشگاه آنهم با پرش چریکی از روی میله راهبند و سپس فریب دیگرانومعرفی خود به عنوان مأمور سازمان، فی نفسه اعمال مجرمانه هستند و با توجه به خوی شرورانهای که در درگیری با پرسنل محترم نگهبانی از خود نشان دادهاند، جای تردید باقی نمیماند که قصد جان فرزند مرا داشتهاند و اگر درایت و فداکاری آن عزیزان و خویشتنداری فرزندم نبود، معلوم نیست چه بلایی میخواستند بر سرش بیاورند.
۱۰) با توجه به تصاویر موجود، فرزند من با تصور اینکه ممکن است در دام افراد شرور و اراذل و اوباش افتاده باشد، در حالیکه حواسش به پشت سرش هست، با متانت و با گامهای سنگین به طرف دانشگاه حرکت میکند و بعد از ورود مهاجمین به دانشگاه و ارتکاب آن همه خشونت و و وقاحت و رفتار مجرمانه، باز هم خونسردی و متانت خود را حفظ میکند و صحنه را مبهوت و مرعوب نگاه میکند و هر چند هنوز از هویت آنها خبر ندارد، از درگیری با آنها اجتناب میورزد و بعد از اینکه نیروهای حراستی توسط مهاجمین مورد ضرب و شتم قرار میگیرند، فقط دورا دور به رفتار خشونتبار آنها اعتراض میکند.
۱۱) انتخاب رویکرد خشونت و درگیری به جای گفتوگو، مصداق بارز سوءاستفاده از موقعیت شغلی و توهم قدرت است. آیا انتخاب چنین رویکردی با روح نهادی که مظهر امنیت و آرامش است، سازگار است؟
۱۲) با توجه به اینکه برخورد دون شأن انسانی آن چند نفر با دانشجو در مقابل درب دو دانشگاه بزرگ و پر ترددترین نقطه عبور و مرور دانشجویان صورت گرفته، آیا هدف مهاجمین ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه و خدشه به امنیت ملی نبوده است؟ اگر نه؟ این چه بیتدبیری است که در این اوضاع حساس داخلی و خارجی در یکی از حساسترین نقاط پایتخت از خود به نمایش میگذارند.
۱۴) با توجه به آنچه آنها از خود به نمایش گذاشتهاند، احتمال تکرار خشونت و یا طرح توطئه علیه فرزندم و بروز فاجعه از سوی آن افراد خاطی باز هم وجود دارد. لذا لازم است با اخطار و توجیه و تأدیب آنها از بروز هر گونه حادثه احتمالی برای فرزندم و دیگران جلوگیری شود. فقط امنیت روحی و روانی و جانی!
۱۵) خدا رو شکر تا اینجا صدمهای به جسم و جان فرزندم وارد نشده است. فقط روح و روانمان زخمیشده است. آیا در این میان به شکایت مصدومان روح و روان رسیدگی میشود؟
نصیری ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
سروش هشترود...
ما را در سایت سروش هشترود دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : nasiri706o بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1402 ساعت: 19:00