روزان در گفتگو با
موافقان و مخالفان دلایل استیضاح وزیر آموزش و پرورش را بررسی می کند؛ اصلاح طلب و اصولگرا علیه فانی
روزان نیوز- 75 نماينده از طيفهاي مختلف سياسي وزارت فانی را نشانه رفتهاند.
مهدخت قويدل،1 شهر یور 95
75 نماينده پاي برگه استيضاح فاني را امضا كردهاند؛ اين بار حتي هيات رئيسه مجلس هم از اين مسئله استقبال كرده است. در سال پاياني دولت نهم، اين ششمين باري است كه عليه علي اصغر فاني امضا جمع ميشود تا او را استيضاح كنند. سوم تيرماه 94 وي بعد از پايان جلسه استيضاح، براي بار دوم از مجلس راي اعتماد گرفت و در سمت وزارت ماندگار شد. حالا 75 نماينده از طيفهاي مختلف سياسي وزارت او را نشانه رفتهاند.
«روزان» در گفتگو با كارشناسان آموزشي و كنشگران صنفي معلمان به دنبال پاسخ دادن به اين سئوال است كه آيا همه مشكل آموزش و پرورش فقط وجود شخص آقاي فاني است و با رفتن او همه چيز حل ميشود؟ اصلا تغيير وزرا چقدر در عملكرد اين وزارتخانه تاثير داشته و با آمدن وزير جديد، آموزش و پرورش بهشت ميشود يا مشكل از جاي ديگر است؟ مهدي بهلولي، آموزگار و كارشناس آموزشي و حمزه علي نصيري، آموزگار و كنشگر صنفي با استيضاح فاني مخالف هستند. از سوي ديگر محمد حبيبي، فعال صنفي معلمان و رضا نهضت، كارشناس آموزشي، از موافقان جدي اين استيضاح هستند.
حقيقت اين است كه در دولتهاي مختلف، وزير آموزش و پرورش يكي از دم دستترين وزرا براي استيضاح بوده است. آنطور كه كارشناسان آموزشي ميگويند مشكلات آموزش و پرورش در ايران به صورت ميراث از وزيري به وزير بعدي منتقل ميشود. ديوار وزير آموزش و پروش آنقدر كوتاه است كه حتي هم طيفان سياسي اش هم براي عزل او جلسه تشكيل ميدهند. قرار است فراكسيون اميد هم در مورد استيضاح فاني رايگيري كند و نظر قطعي خود را اعلام نمايد. اما مخالفان فاني چه ميگويند؟ چه خطايي از اين وزير سر زده كه چندين بار تا پاي بركناري رفته است؟
مخالفان استيضاح ميگويند آموزش و پرورش آنقدر مشكلات انباشته دارد كه تغيير يك شخص تاثيري بر عملكرد اين وزارتخانه ندارد. موافقان استيضاح اما نظر ديگري دارند. دلايلي مثل اجرا نشدن سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، عدم رضايت معلمان و مديران مدارس از عملكرد وزير، افزايش خودكشي و آسيبهاي اجتماعي ديگر در مدارس و... مسائلي هستند كه آقاي فاني بايد در صحن مجلس به آنها پاسخ بدهد. نظر فعالان صنفي و كارشناسان آموزشي كه موافق يا مخالف استيضاح فاني هستند را در ادامه گزارش ميخوانيد:
بهلولي- مخالف
بهلولي، آموزگار و كارشناس آموزشي مخالف استيضاح فاني است. وي معتقد است با اين دلايلي كه در نامه استيضاح مطرح شده، ميتوان تا 10 سال آينده همه وزراي آموزش و پرورش را بدون استثناء، به پاي ميز محاكمه كشيد. وي اجراي طرح رتبه بندي براي افزايش حقوق معلمان را يكي از نقاط مثبت وزارت فاني ميداند و تاكيد ميكند با توجه به وضعيت اقتصادي دولت يازدهم، ميتوان پذيرفت كه وي خيلي هم بد عمل نكرده است. بهلولي در پاسخ به سئوال «روزان» درباره استيضاح وزير ميگويد:
من مخالف اين استيضاح هستم چون اصولا مشخص نيست نمايندگان خواهان استيضاح، به دنبال چه هستند. من در اين استيضاح رويكرد آموزش منسجم و قابل دفاعي نميبينم. در نامه درخواست استيضاح، يك سري از حرفهاي كلي و خواستههاي قديمي فرهنگيان در كنار هم چيده شده است كه به نظر من با آنها، دستكم تا ده سال آينده، هر وزير آموزش و پرورشي را در هر زماني ميتوان استيضاح كرد.
اول اين نكته را بگويم كه اگر عملكرد فاني را با عملكرد حاجي بابايي، وزير دولت دهم مقايسه كنيم به نظر من فاني به مراتب وزير بهتري براي آموزش و پرورش بوده است. در چهار سال رياست حاجي بابايي بر آموزش و پرورش، فرهنگيان نزديك به 50 درصد از افزايش حقوق سالانهاي كه بنا به قانون خدمات كشوري بايد از آن برخوردار ميشدند را از دست دادند؛ اما در سه سال گذشته، با توجه به اجراي مرحله اول رتبه بندي معلمان، براي درصد بالايي از فرهنگيان چيزي حدود 10 تا 15 درصد بيش از تورم، افزايش حقوق صورت گرفته است. اين مقايسه را ميتوان در موارد ديگري هم انجام داد و نمره بالاتري به فاني داد.
اين سخن البته به اين معنا نيست كه فاني، وزير خيلي نيرومندي بوده و هست؛ ولي در كل با توجه به وضعيت اقتصادي دولت يازدهم، ميتوان پذيرفت كه خيلي هم بد عمل نكرده است. فرهنگيان البته به حق انتظارشان بيشتر بوده و همچنان هم هست اما اين به معناي اين نيست كه حال كه همه انتظارات برآورده نشده پس بايد از هر استيضاحي حمايت كنيم- دستكم من اينگونه نميانديشم. استيضاح بايد با يك منطق روشن و خواستههايي روشن انجام گيرد.
نمايندگان خواستار استيضاح، در بند يك نامه شان نوشتهاند: «فرهنگيان و دانشآموزان، انگيزه كار نداشته و بعضا دچار بيماري افسردگي شدهاند.» اگر فرض كنيم كه اين ادعا درست باشد مسئلهاي است فراتر از كار يك وزير و حتي يك دولت؛ بنابراين به نظر نميرسد كه با عوض كردن يك وزير هم بتوان آن را چاره نمود. در خيلي از بندهاي ديگر استيضاح ميتوان چنين نكتههايي را ديد.
من فكر ميكنم نمايندگان مجلس بايد با همكاري آموزش و پرورش به دنبال اجراي قانونهايي باشند كه به بودجه آموزش و پرورش چيزي ميافزايند. مثلا ماده 78 قانون مالياتي، قانوني است كه طبق آن بايد از برخي نهادهاي زير نظر رهبري ماليات گرفته شود و در آموزش مناطق محروم هزينه گردد. مشكل اين استيضاح اين است كه مدت چنداني از شروع به كار مجلس دهم نگذشته و نمايندگان درخواست استيضاح كرده اند؛ بنابراين نميتوان اين ادعا را پذيرفت كه آموزش و پرورش با نمايندگان مجلس، همكاري نميكند.
مشكلات آموزش و پرورش از ديد من در دو دسته كلي قرار دارند. يك دسته آنهايي هستند كه در درون آموزش و پرورش ريشه دارند و يك دسته آنهايي كه از بيرون به آموزش و پرورش تحميل ميشوند. مهمترين مشكل داخلي آموزش و پرورش ما اين است كه القايي است و نه تحليلي؛ همچنين مهمترين مشكلي كه در حال حاضر از بيرون به آموزش و پرورش تحميل ميشود هم بيكاري دانش آموختگان دانشگاهي است كه انگيزه درس خواندن را به شدت كاهش داده است. اين مسائل هم با استيضاح يك وزير درست نميشوند.
محمد حبيبي- موافق
حبيبي، فعال صنفي معلمان، به طور جدي موافق استيضاح آقاي وزير است. وي بزرگترين ايراد فاني را در نداشتن تاثيرگذاري در هيات وزيران و به تبع آن نداشتن توانايي جذب بودجه بيشتر براي وزارت آموزش و پرورش ميداند. از ديد حبيبي، مشكلاتي مانند اجبار معلمان براي تدريس در مقاطعي غير تخصصي، تصميمات نادرست در زمينه هدايت تحصيلي دانشآموزان و... كمكاريهايي است كه فاني مسئول مستقيم آن است و به همين دليل ميتوان اين وزير خاص را زير سئوال برد. وي در رابطه با دلايل موافقتش با استيضاح فاني به «روزان» ميگويد:
«مشكلات موجود در ساختار آموزش و پرورش، بسيار كلان و فراتر از زمان كنوني است و حل آن نيازمند عزم جدي حاكميتي است. جديتي كه به نظر ميرسد درشرايط كنوني ديده نميشود و تغيير يك وزير و تيم مديريتي، تغييري در اين مشكلات كلان ايجاد نميكند.»
اين گزارهاي است كه تقريبا تمامي فعالين صنفي كه در حوزه مسائل آموزش و معلمان فعاليت ميكنند و شايد حداكثري از معلمان بر درستي آن اتفاق نظر دارند. پس محل اختلاف كجاست؟
آموزش و پرورش علاوه بر مشكلات كلان و بلند مدت، واجد مشكلات خرد، جزئي و مقطعي است كه نوع عملكرد تيم مديريتي وزارتخانه و نحوه مواجهه آنها با اين مشكلات در رفع آنها اثرگذار است. اگر غير از اين بود كه اساسا بر اساس گزاره اول در هيچ شرايطي امكان مقايسه و نظر سنجي عملكرد يك وزير و همكارانش قابل انجام نبود.
آقاي فاني گزينه اول دولت تدبير و اميد نبود؛ حتي پس از عدم راي اعتماد به آقاي نجفي، شنيدهها حاكي از آن بود كه ايشان گزينه دوم و سوم براي معرفي وزارت آموزش و پرورش هم نبوده است. در نتيجه از همان آغاز وزارت، حضور ايشان در سطح وزارتخانه و عملكرد ايشان فاقد تمر كز و قدرت لازم بود. در طول اين سه سال مشكلات متعددي در سطح وزارت خانه بهوجود آمد كه هركدام اثراتي منفي بر فضاي آموزشي و جامعه فرهنگيان كشور داشت.
كمبود بودجه در وزارتخانه و عدم پرداخت به موقع و مناسب مطالبات معلمان و بازنشستگان فرهنگي،كمبود امكانات آموزشي، اجبار معلمان براي تدريس در مقاطعي غيرتخصصي، تجميع كلاسهاي درس در جهت كاهش ساعت اضافه كار (معلمان بخشي از كمبودهاي مالي فراوان خود را از طريق همين اضافه كاريها جبران ميكنند)، عدم پرداخت سرانه مدارس و اجبار مديران به صورت غيررسمي براي گرفتن وجه از دانشآموزان در مدارس دولتي، تصميمات نادرست در زمينه هدايت تحصيلي دانشآموزان، اصرار بر سياست غلط خصوصيسازي در آموزش و پرورش با غلطترين شيوهها با وجود انتقادات گسترده فعالين صنفي به اين سياستها، كاهش حمايتهاي بيمهاي از فرهنگيان در طول سه سال اخير، بروز مشكلات عديده در برگزاري امتحانات نهايي، عدم حمايت كافي و لازم از تشكلهاي صنفي، عدم فعاليت لازم در بخشهاي مشاورهاي و روانشناسي در مدارس و حمايت از دانشآموزان (از جمله افزايش آمار خودكشي، ابتلا به ايدز و اعتياد در ميان دانشآموزان و عدم واكنش مناسب مسئولين آموزش و پرورش)، تدوين نادرست كتابهاي درسي در سيستم جديد آموزشي و...
اينها بخشهايي از مشكلاتي بود كه در طول سه سال اخير در آموزش و پرورش بروز كرده و همچنان هم تداوم دارد. علاوه بر اينها مواردي همچون عدم توانايي وزارت خانه در تغيير مديران پيشين و ناكارامد هم جزئي از مشكلاتي است كه برخي از فعالين صنفي/سياسي به آن اشاره ميكنند.
اگر چه بخشي از اين مشكلات از گذشته بر مجموعه آموزش و پرورش تحميل شده است اما نگاهي به كارنامه وزير فعلي نشان ميدهد كه فاني و تيم مديريتي اش در حل و رفع اين مشكلات و مواردي كه در اين سه سال به مسائل قبلي اضافه شده، ناكارامد بودهاند.
شايد بزرگترين مشكل وزير كنوني عدم توانايي وي در جذب بودجه نسبتا مناسب و كافي براي اين وزارت خانه باشد. در واقع همانطور كه از گذشته تجربه شده است، درست يا غلط، توانايي يك وزير و جايگاه وي در سطح هيات وزيران در دريافت بودجه مناسب وزارتي بسيار حائز اهميت است. اين دقيقا همان چيزي است كه وزراي سابق اين وزارتخانه به آن اشاره دارند؛ اين درحالي است كه در وزارتخانههاي مشابه همچون وزارت بهداشت كه از لحاظ گستردگي و تامين منابع در سطح و اندازه آموزش و پرورش هست، تقريبا مشكلات در طول سه سال گذشته بسيار كمتر شده است.
نصيري- مخالف
نصيري، آموزگار، ميگويد فاني را به دليل عملكرد ضعيفش مستحق استيضاح ميداند؛ در عين حال نصيري در شرايط فعلي با استيضاح مخالف است. وي معتقد است امروز اين كار نه به نفع دولت است و نه به نفع آموزش و پرورش. به گفته اين كارشناس آموزشي، بايد بپذيريم كه مشكلات آموزش و پرورش فقط مربوط به دوره وزارت آقاي فاني نيست و اين وزارتخانه هميشه مورد بي مهري از طرف مسئولان و دست اندركاران كشور قرار گرفته است. وي در مورد دلايل مخالفتش با استيضاح به «روزان» ميگويد:
اينكه كارنامه قابل تعريفي از آقاي فاني مشهود نيست، ايشان را به دليل عملكرد ضعيفش مستحق استيضاح ميدانم؛ اما بايد بپذيريم كه مشكلات آموزش و پرورش مربوط به دوره وزارت فاني نيست. مسئله ركود عمومي در دولت يازدهم- كه بنا به تحليل صاحبنظران ناشي از ندانمكاريها و بيانضباطي در دورههاي قبل است- نه فقط آموزش و پرورش، كه عملكرد همه سازمانها و دستگاهها را تحتالشعاع قرار داده است. به نظر من با در نظر گرفتن شرايط عمومي كشور نبايد تقصيرات را متوجه كساني دانست كه دو يا سه سال است عهده دار مسئوليتي شدهاند.
آموزش و پرورش اولا بطور كلي مورد بي مهري از طرف مسئولان و دست اندركاران كشور است و اين موضوع تازهاي نيست. ثانيا ركود اقتصادي كشور، در عملكرد همگان از واحدهاي توليدي و خدماتي كوچك گرفته تا دستگاه عريض و طويلي مثل آموزش و پرورش تأثير گذاشته است؛ پس چه بسا هر كسي هم به جاي آقاي فاني بود در اين دو سه سال گذشته كارنامه عملكردش چندان تفاوتي با كارنامه آقاي فاني نداشت.
تا زماني كه نگاه مسئولين مملكتي نسبت به آموزش و پرورش تغيير نكند و عزم عمومي براي حل مشكلات آن بهوجود نيايد، هر كس ديگري هم به جاي آقاي فاني وزير شود بازهم در بر همان پاشنه خواهد چرخيد. هر چند ممكن است مثلا آقاي x يا y قدرت لابيگري بيشتري داشته باشد و با برقراري ارتباط نزديكتر با ساير دستگاهها مثلا سازمان مديريت يا مجلس يا وزارت دارايي و... بتواند گامي ملموستر براي بهبود وضعيت معيشت معلمان بردارد؛ اما بعيد ميدانم با نگرش فعلي كه نهادهاي قدرت نسبت به آموزش و پرورش دارند، در ساير زمينهها اعم از محتواي آموزشي، كيفيت آموزشي، فقر زدايي از مدارس، تقويت آموزش عمومي رايگان و... اتفاق مثبتي بيفتد.
نكته بعدي اينكه چند ماه بيشتر تا پايان خدمت دولت يازدهم باقي نمانده است. به نظر حقير استيضاح وزير توفيقي براي حال آموزش و پرورش نخواهد كرد؛ چرا كه اگر به فرض محال، آقاي وزير نتواند به سئوالات نمايندگان پاسخ دهد و رأي اعتماد نگيرد و كنار رود، لابد يكي از معاونين محترم يا شخصي مثل آنها فقط براي چند ماه بدون هيچ طرح و برنامه و بدون فرصت خدمت و عرض اندام به عنوان سرپرست مشغول بكار خواهند شد. پس چه بهتر كه آقاي فاني اين چند ماه باقي مانده را به خدمت در پست وزارت ادامه دهند.
رضا نهضت- موافق
نهضت، آموزگار و كنشگر صنفي ميگويد بايد فاني را استيضاح كنند. حداقل خاصيت اين استيضاح از ديد اين كنشگر صنفي اين است كه جامعه و مسئولان را وادار ميكند به مشكلات آموزش و پرورش به صورت جدي تر نگاه كنند. وي يكي از نقاط قابل تحسين عملكرد فاني را ارتباط خوب او با تشكلهاي صنفي ميداند؛ با اين حال معتقد است اشتباه راهبردي فاني درباره وجود نيروي مازاد در آموزش و پرورش آنقدر به اين وزارتخانه خسارت زده كه مجلس جلوي اين ضرر را از هر كجا بگيرد، شرط عقل كرده است. اين كنشگر صنفي درباره دلايل موافقتش با استيضاح به «روزان» ميگويد:
بله من موافق استيضاح هستم و اعتقاد دارم كه بايد هر چه سريع تر و قبل از اينكه بيش از اين به آموزش و پرورش و نيز به دولت تدبير و اميد لطمه بخورد، جناب فاني عزل شوند و چه بهتر كه اين اقدام از سوي خود دولت صورت بگيرد. البته دلايل من براي استيضاح مقداري متفاوت از نمايندگان مجلسي است كه اين روزها خواستار استيضاح وزير هستند. به اعتقاد من بسياري از دلايل ذكر شده ضعيف، نادرست و بسيار كلي است؛ به نظر من دكتر فاني ميتواند از ضعف اين ادله استيضاح به نفع خودش استفاده كند. كسي كه نماينده مجلس است بايد با دقت و مستدل تر به بيان استيضاح خود بپردازد.
ضعف برخي از اين ادله به گونهاي است كه مخالفان فاني را هم به انتقاد واداشته است. البته اعتقاد من به تغيير فاني، به معناي ناديده گرفتن همه اقدامات وي نيست؛ ارتباط خوب او با تشكلهاي صنفي و باز شدن نسبي فضا براي فعالان صنفي، بي ترديد اقدامي است كه در خور تحسين است؛ اما معتقدم در مجموع و با رصد اقدامات فاني، تغيير وي ضروري است. به هر حال چه موافق استيضاح باشيم و چه مخالف آن، استيضاح فرصتي است خوب براي فاني و تيمش، تا مسئولان كشور و نيز افكار عمومي را به نقش مهم آموزش و پرورش در توسعه همه جانبه كشور متوجه سازند.
اگر ما معتقد باشيم كه وزير فعلي مسير نادرستي را ميرود و بايد جلوي آن مسير را گرفت، شرط عقل است كه جلوي آن مسير را بگيريم. يكي از راههاي جلوگيري البته تغيير وزير است. تعجب من از برخي نمايندگان مجلس است كه مغالطه ميكنند و اين گونه ميگويند كه با تغيير وزير معجزهاي روي نميدهد! مگر قرار است معجزه روي دهد؟ يك اشتباه راهبردي جناب فاني كه البته مبتني بر يك مغالطه آشكار است، بحث نيروي انساني است؛ ايشان سه سال است كه در هر جا مينشيند بيان ميكنند كه 250 هزار تا 300 هزار نيروي اضافي در آموزش و پرورش وجود دارد و اين در حالي است كه اكثر مدارس كشور، از نبود مشاور در رنجاند. همين ديدگاه نادرست باعث شده كه تراكم كلاسها بسيار بالا برود. آيا تغيير كسي كه با يك استدلال نادرست باعث شلوغي بيش از پيش مدارس دولتي و مشكلات ناشي از آن شده است و همچنان بر آن استدلال كه البته مغالطه است، پافشاري ميكند، شرط عقل نيست؟
شما كافي است لايحه برنامه ششم توسعه را مشاهده كنيد تا ميزان ضعف فاني و تيمش را در چانهزنيها مشاهده كنيد. اين مقدار كم رنگ بودن آموزش و پرورش در برنامه توسعه كشور تقريبا بي سابقه است كه به عنوان يك ضعف بزرگ براي دولت تدبير و اميد ثبت خواهد شد. متاسفانه برخي دوستان گونهاي سخن ميگويند كه گويا وزير آموزش و پرورش فردي خنثي است و هيچ نقشي ندارد؛ خوب اگر واقعا اين گونه است و بود و نبود وزير اثري ندارد، اصلا وزير نداشته باشيم تا حداقل در هزينههاي پرسنلي صرفه جويي كرده باشيم.
http://www.roozannews.ir/detail/News/40187 سروش هشترود...
ما را در سایت سروش هشترود دنبال می کنید
برچسب : موافقان و مخالفان استیضاح وزیر علوم, نویسنده : nasiri706o بازدید : 228 تاريخ : چهارشنبه 24 شهريور 1395 ساعت: 9:06