رستم‌ها در "هیئت" و غمنامه‌ی سوءمدیریت

ساخت وبلاگ

رستم‌ها در "هیئت" و غمنامه‌ی سوءمدیریت

او را برای اولین و آخرین ‌بار نوزدهم آبانماه ۱۴۰۱ از فاصله‌ی نزدیک دیدم؛ مردی بیمار با رخسار زرد و وضع جسمی رقت‌بار!

وی در کسوت وزیر راه و شهرسازی، در جمع "هیئت" همراه رئیس جمهور در سفر به پاکدشت حضور داشت. هیئتی که با هدف بازدید از پروژه‌‌های بلاتکلیف و ناتمام، از جمله پروژه‌ ۱۴ ساله‌ی جاده کنارگذر جنوبی شهر، زمین‌های تعاونی‌های مسکن شهرستان و یک بیمارستان، سفری نیم‌روزه به این شهرستان داشت و لابد هدف چنین هیئتی، گره‌گشایی از کار این پروژه‌ها و رفع انسداد از آنها بود. پروژه‌هایی که طرح یا سازه‌ی نیمه‌کاره‌‌ی برخی از آنها چهار الی پنج برابر عمر یک هیئت دولت، عمرِ تلف شده و سازه‌ی خسته و اعضای شکسته دارند و بعضاً بیش از بیست سال معطّل و بلاتکیف بوده‌اند و هزاران نفر -اعم از اعضای بی‌پشت و مشتِ آن تعاونی‌ها و یا مردمی که هر روز در مسیر میان پایتخت و استان‌های شرق و شمال شرق کشور، ساعت‌ها در ترافیک سنگین پاکدشت گرفتار می‌شوند- از این بلاتکلیفی‌های درازمدت به شدت آسیب دیده‌اند و همچنان در رنج و عذاب‌اند!

پرواضح است که اغلب این بلاتکلیفی‌ها و انسدادها، ناشی از بیسوادی‌ و کم‌توانی‌ و ناکارآمدی‌ و بی‌کفایتی و سوء‌مدیریت‌ در اندرون یک سیستم ناکارآمد است و به اصطلاح امروزی؛ ناشی از هیئتی شدنِ هیئت دولت و خانه‌ی ملت است.

مسئله‌ این است که اگر این سفر واقعاً جنبه‌ی کارگشایی داشت و قرار بود گرهی از مشکلات "راه و شهرسازی" شهرستان باز شود، وزیری لازم بود که حد اقل، از نظر جسمی سالم باشد. کسی که به شکل حادی با بیماری دست به گریبان است و قادر نیست چند دقیقه در کنار رئیس دولت سرپا بایستد، (حالا بماند آنچه در مورد پیشینه‌ی تجربیات و تحصیلات و تخصص و مدیریت وی گفته می‌شود) آیا می‌تواند به حل مشکل جاده و خانه‌ی مردم بیندیشد؟
آیا در این مملکت قحطی متخصص و دانشمند و اندیشمند است که اصرار می‌ورزیم عده‌ای بیمار و سالخورده و خسته و ناتوان و از کار افتاده و بیسواد و غیرمتخصص و نوحه‌خوان تا دم مرگ بر مسند مسئولیت و قدرت بمانند و فرصت‌های طلایی زودگذر خدمت را معطّل کنند و سرمایه‌ی زمان و پتانسیل سازمان تحت امر خود را تباه سازند؟
راستی حالا رستم‌های "هیئتی" در سیستم مدیریتی کشور چند نفرند؟

از درگاه حضرت احدیت برای مرحوم قاسمی طلب مغفرت می‌کنیم اما بر این باوریم که دعا برای کسانی که جهت نیل به مقاصد سیاسی و تأمین منافع گروهی و باندی خود همچنان بر جذب و ابقاء افراد ضعیف و ناتوان در مناصب و مسئولیت‌ها اصرار می‌ورزند، واقعاً اسراف در دعاست.
ح.نصیری ۱۴۰۱/۹/۱۷

+ نوشته شده در جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ساعت 14:50 توسط حمزه علی نصیری  | 

سروش هشترود...
ما را در سایت سروش هشترود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasiri706o بازدید : 82 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 17:38