قرن جدید، عادات قدیم و پرسش‌هایی که باید بر سر درِ قرن جدید آموزشی گنجاند

ساخت وبلاگ

 قرن'>قرن جدید،'>جدید، عادات قدیم و پرسش‌هایی که باید بر سر درِ قرن جدید آموزشی گنجاند

حمزه‌علی نصیری  ۱۴۰۱/۱/۱۵  // صدای معلم

 از ۲۶ اسفند ۱۴۰۰، تقریباً تمام ادارات دولتی و نیمه دولتی و مدارس و دانشگاههای کشور عملاً تعطیل شده و مجموع روزهای تعطیلات عید و پیشاعید متصل به هم، به ۱۷روز کامل رسیده است. این تعطیلات ۱۷ روزه، بعد از دو سال ترس و لرز کرونایی و محدودیت‌های قرنطینه‌ای، بسیار خوشحال کننده و امیدبخش و در عین حال، فرصت فراخ و دلچسبی برای دید و بازدید‌ و مسافرت بود. با این حال، انگار همین تعطیلات طولانی برای بعضی‌ها ناکافی بوده و بعد از سیزده فروردین نیز به محل کار و تحصیل برنگشتند و تعقیبات تعطیلات ۱۷ روزه را نیز به جای آوردند.

 مشاهدات و ملاحظات عینی و روایات دوست و آشنا در فضای حقیقی و نقل قول هم‌گروهی‌ها در فضای مجازی حاکی از آن است که روز چهاردهم فرودین تعداد قابل توجهی از افراد شاغل و فعال جامعه اعم از کارگر و کارمند و دانشجو و دانش‌آموز و استاد و معلم و حتی خودکارفرمایان مشاغل آزاد به محل کار و اشتغال خویش برنگشته و احیاناً در راه بازگشت بوده و شاید هنوز در آخرین مقصد سفر جا خوش کرده‌اند. البته این، عادتی‌ست قدیمی و ریشه‌دار که بسیاری از شهروندان ما هم از آن طرف به استقبال تعطیلات عید می‌شتابند و هم از این طرف، چندین روز آن را دنبال می‌کنند!
یکشنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۱ بنا به روایت یکی از مدیران مدارس از یکی از استان‌های جنوب شرق کشور، ۵۰ درصد دانش‌آموزان آن مدرسه در کلاس‌های درسی حضور پیدا نکرده‌اند. در همان روز مدرسه‌ای که من مشغول خدمتم، تنها حدود ۴۶ درصد از دانش‌آموزان ۳ کلاس که با آنها درس داشتم، آمده بودند آن هم با چاشنی خستگی و خمودگی و خمیازه! با توجه به قرائن و شواهد می‌توان حدس زد که مدارس دیگر در سراسر کشور نیز در اولین روز آموزش حصوری بعد از کووید تجربه‌ مشابهی داشته باشند.

 هر چند تکرار این وضعیت طی سال‌های متمادی آن را به پدیده‌ای عادی بدل کرده است اما پرسش‌هایی هم مطرح می‌شود که تأمل در آنها، ممکن است در اصلاح عادات و حل معدودی از مسائل اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی و آموزشی و حتی اصلاح قوانین به ما کمک کند.

1️⃣  آیا این همه دانش‌آموز غایب از مدرسه و یا آن کارمند و این کارگرِ غایب از محل کار، جزو کسانی هستند که به ۱۷ روز تعطیلی ناشی از تحول طبیعت قانع نشده‌اند و هنوز در مسافرت‌ تشریف دارند؟ یا اینکه بدون توجه به وظایف شغلی و مسئولیت اجتماعی خود در خانه لمیده و مشغول انجام تعقیبات تعطیلات‌شان هستند؟

2️⃣  آیا دلیل عدم استقبال تقریباً نیمی از مردم از آموزش حضوری و تعلل در فرستادن فرزندان خود به مدرسه در روز اول بازگشایی، شرط احتیاط و ملاحظات بهداشتی و ایمنی بوده است؟ اگر چنین است، چرا مردم به دولتمردان اعتماد ندارند؟

3️⃣ آیا عمدی در کار هست و این عدم همراهی با برنامه بازگشایی مدارس و بی‌اعتنایی به فراخوان آموزش حضوری، نوعی دهن‌کجی به نامدیران است و یا نوعی اعتراض به ادبیات تحکمی مسئولان و تصمیمات خلق‌الساعه و بدون مشورت‌ و نظرسنجی‌شان؟
 
4️⃣ آیا ما ذاتاً مردمی سهل‌انگار و مسامحه کار و کاهل و تنبل و راحت‌طلبیم یا قوانین و مقررات سهل‌گیرانه و مسامحه‌‌کاری مسئولان و کارگزاران ما را اینچنین به تساهل و تسامح واداشته است؟

5️⃣ آیا مردم نباید به تفکر و تصمیم دولتمردان و خدمتگزاران خود که هماهنگ کننده‌ی امور ملت و مملکت‌اند، ارزش و احترام قائل شوند و به قوانین و مقررات وضع شده از سوی آنان گردن نهند؟

6️⃣ آیا ما مردمی خودسر و خودکامه و خود محور و مسئولیت‌گریز و نظم‌ستیز هستیم که به این راحتی از قوانین و مقررات و فرامین متولیان امور سرپیچی و به رهنمودهای نهادهای خدمت‌رسان پشت می‌کنیم و قواعد مسلم زیست اجتماعی را نادیده می‌گیریم؟

7️⃣ آیا مدرسه، معلم و محتوای آموزشی نقش الهام‌بخشی خود را از دست داده‌اند که دایر یا تعطیل بودن کلاس درسی حساسیت مردم را برنمی‌انگیزد؟

8️⃣ آیا معلمان در انجام رسالت تربیتی خود کامیاب نبوده‌اند که جمعیت لازم‌التعلیم مشتاقانه به محفل درس‌شان نمی‌شتابند؟ اگر چنین است، چرا؟ و اگر چنین نیست چرا اغلب دانش‌آموزان از درس گریزانند؟

9️⃣ آیا محتوای آموزشی و خوراک فکری تدارک دیده شده در برنامه درسی ملی، دانش‌اموزان را از معلم و مدرسه دلزده نکرده است؟

سروش هشترود...

ما را در سایت سروش هشترود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nasiri706o بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 21 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:51