سفرهای بهاری و ترابرهای انتحاری✍ حمزهعلی نصیری | شنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۸ | صدای معلموقتی سخن از قتل و کشتار به میان میآید، ذهنها معمولاً به جنگ میان حکومتها و منازعات میان قدرتها و جنایات اراذل و اوباش و دزدان و قاچاقچیان و این قبیل فرومایگان معطوف میگردد. اما جادههای ناامن و خودروهای ناایمن و رانندگان خطاکار نیز، همه روزه جان میستانند و افراد و خانوادههای پر شماری را به خاک سیاه مینشانند.براساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان جهانی بهداشت، سالانه در سراسر دنیا بیش از یکمیلیون و ۲۵۰ هزار نفر در اثر تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند و ۲۰ تا ۵۰ میلیون نفر دچار جراحت و معلولیت میشوند و بیش از ۲۵۰ هزار خانوار به علت صدمات مالی ناشی از همین سوانح به سمت فقر کشیده میشوند! اگر هر خانواده را به طور میانگین، ۴ نفر در نظر بگیریم، سالانه بالغ بر یک میلیون نفر در جهان به واسطهی جادههای ناامن و خودروهای ناایمن و رانندگان خطاکار، در ورطهی فقر و فلاکت قرار میگیرند!سهم ایران از این خسارتها خیلی تکاندهنده است؛ بر اساس اخبار و آمارهای منتشر شده، روزانه بین ۴۵ تا ۵۵ نفر در تصادفات جادهای ایران کشته و حدود یک هزار نفر مجروح میشوند که از این تعداد ۱۰ درصد آنها ویلچری میشوند و متأسفانه ۱۰ تا ۱۲ درصد کشتههای این تصادفات را کودکان تشکیل میدهند.اکنون در انتهای تعطیلات نوروزی ۱۴۰۳ (و البته از آغازین روزهای تعطیلات)، گزارشهای خبری روزانه، از وقوع مکرر تصادفات مرگبار در جادهها حکایت داشته و دارند.آخرین خبرها، حاکی از ثبت بیش از ۹۳ هزار تصادف در جادههای کشور است. بنا به گزارش پلیس راهور در تصادفات جادهای در این تعطیلات تقریباً دو هفتهای (از ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ تا ۱۴ فروردین, ...ادامه مطلب
مشی عام در آینهی آمار و ارقام؛(بروز آوری و باز نشر) ۱۴۰۲/۱۱/۱۲ پایان سلطنت و آغاز جمهوریت در ایران، با انقلاب ۵۷ محقق و مردم در فروردین ۵۸ با حضور در پای صندوقهای رأی، در حالیکه به استقلال و آزادی میاندیشیدند، به استقرار نظام جمهوری اسلامی رأی دادند.همان نظامی که به نظر میرسید میتواند رویاهای تاریخی ملت ایران را به واقعیت تبدیل و آرمانهای ملی و دینیِ دیرینش را برآورده سازد. عنوانها علیالقاعده معرِّف محتوا و چکیدهی آرمانها و نماد ادعاها هستند؛ اینجا جمهوریت، نُرم پذیرفته شدهی حکومت در عرصهی جهانی، و اسلامیت، ارضا کنندهی ذائقهی اعتقادی طیف وسیعی از جماعت ایرانیست. ایرانیان بر همین مبنا از آن زمان تاکنون علاوه بر انتخابات محلی (مانند انتخابات شوراهای شهر و روستا)، ۲۹ بار در سطح ملی و استانی و شهرستانی در پای صندوقهای رأی حاضر و هر بار، برای فردایی بهتر دست به انتخاب زدهاند؛ ۱۳ دوره انتخابات ریاست جمهوری، ۱۲ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ۶ دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری. عامهی مردم در دههی اول این نظام نوپا، به تأثیر رأی خود در سرنوشت مملکت اعتقاد و به کارگزاران نظام اعتماد دارند و در تمامی فراخوانهای انتخاباتی در صحنه حاضر و آرای خود را به صندوقها میریزند. جهتگیری آراء در این دوران، ایجابی و انتخاب میان "خوب و خوبتر" و "توانا و تواناتر" و "صالح و اصلح" است و کسی به رأی سلبی یا انتخاب میان بد و بدتر نمیاندیشد. همسویی مردم با ارکان نظام در این دوران قابل لمس است. مردم، شکافی بین خود و مسئولین متصور نیستند و مغایرتی بین قول و فعل دولتمردان و حکمرانان نمیبینند. هنوز واژههای سلب و ایجاب و نظارت استصوابی و مهندسی انتخابات به ادبیات انتخابات وارد نشده, ...ادامه مطلب
علیه صلح و آرامش با پوشش آموزش ✍حمزهعلی نصیری"آموزش برای صلح" به عنوان شعار روز جهانی آموزش در سال ۲۰۲۴ انتخاب شده است؛ این شعار نشان میدهد که جامعه جهانی به نقش و اعتبار مدرسه و نهاد آموزش در ساختن دنیای عاری از جنگ و تنش امیدوار است. چرا که آموزش، صلحآمیزترین کنش اجتماعی برای خلقِ آرامش و کاهش تنش در میان انسانهاستآموزش، در جهان جانداران، امری همگانی و رایج و اجنتاب ناپذیر است. در حیات وحش، والدین به فرزندان خود میآموزند که چگونه غذا به دست بیاورند و چطور از خطرات محیطی در امان بمانند. مجرّبها، دانش و مهارت رویارویی با حوادث و بحرانها را به دیگران یاد میدهند و به آنها میآموزند که چگونه با شرایط دشوار، سازگار شوند و چطور از نزاع و درگیری پرهیز و با دیگران همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند... اینها شفافترین و بیآلایشترین کنشهای آموزشی مبتنی بر غریزه و فطرت و قواعدِ طبیعت است.آموزش و یادگیری در تراز زیست انسانی ابعاد بسیار وسیعتر و پیچیدهتری دارد؛ هم فنیتر و مترقیتر است و هم ظریفتر و لطیفتر و نغزتر. هم روشنگر و آبادگر است و هم اغواگر و ویرانگر.نقش آموزش در تولید دانش و جلای اندیشه و باروری خرَد و رشد عقلانیت و تولید ثروت بر کسی پوشیده نیست. بر همگان روشن است که انسان امروزی تمام آنچه را که از رفاه و آسایش و بهداشت و سلامتی و امنیت و وفور نعمت دارد، مدیون آموزش است.راه رهایی از فقر و فلاکت را "آموزش"، فراروی انسان گشوده و سیستمهای حکمرانی متکی بر جهل و تاریکی و فریب و نیرنگ را نیز شمع روشن آموزش رسوا نموده است.بنای فرهنگها و تمدنها بر بنیاد عناصری چون علم و فن و هنر و اخلاق و ادب و وجدان و خرَد استوار گشته که بر سندان آموزش چکش خوردهاند.آموزش راستین، در هر, ...ادامه مطلب
معاون محترم اجرایی ریاست جمهوری جناب آقای منصوری (۲)سلام علیکم احتراماً به استحضار میرساند که تعاونی مسکن فرهنگیان پاکدشت حدود ۲۰ سال پیش زمینی به مساحت ۵۹ هکتار واقع در ضلع شمالی شهرک یبر و چسبیده به بافت شهر خریداری و پس از طی مراحل قانونی، تفکیک و تحت عنوان پروژه کوثر در قاِلب ۱۰۵۶ قطعه عمدتاً ۲۰۰ متری به اعضای خود واگذار کرده است.طبق توافق بین شهرداری و تعاونی مسکن، حقالسهم طرفین ابتدا به ترتیب ۷۵٪ - ۲۵٪ بوده و سپس به ۷۰٪ - ۳۰٪ تبدیل شده که در هر دو صورت اجحاف در حق اعضای محترم تعاونی بوده است. چرا که بر اساس ماده ۱۰۱ قانون شهرداریها، حقالسهم شهرداری تا سقف ۴۳/۷۵٪ درصد میباشد و بقیه زمین باید به اعضای تعاونی واگذار گردد. گفتنیست که در توافقات بین شهرداری و هیئت مدیره تعاونی نه تنها این قاعده رعایت نشده، بلکه عرف شهرستان نیز رعایت نشده است. با این توضیح که حقالسهم طرفین در موارد مشابه ۶۵٪ به ۳۵٪ یا ۶۰٪ به ۴۰٪ (و حتی در برخی موارد۵۰٪ به ۵۰٪) لحاظ شده است. فلذا لحاظ حقالسهم اضافه به نفع شهرداری در این پروژه اولین احجاف در حق اعضای این تعاونی میباشد.اجحاف دیگر در حق اعضا و مالکین زمین در پروژه کوثر اینکه؛ بعد از توافق ۷۰ به ۳۰، هیئت مدیره تعاونی مسکن اقدام به خرید ۵٪ حقالسهم شهرداری کرده و قیمتگذاری کارشناسی در این مورد صورت نگرفته و فقط تعاونی مسکن مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان در سال ۱۳۸۳ و مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان در سال ۱۳۸۷ (طی دو فقره چک) به صورت علیالحساب در وجه شهرداری پرداخت نموده است. چیزی که تا دیماه ۱۴۰۱ از نظر تمامی اعضا و مالکین زمین در پروژه کوثر کاملاً مکتوم مانده و کسی از وجود چنین توافق و معاملهای خبر نداشته است تا اینکه در دیماه ۱۴۰۱ شهرداری ادعای طل, ...ادامه مطلب
دور میدان در تصرف مؤمنان است!عدهای پیالههای آش را همانجا سر میکشند.بعضی با پیالهها خالی شده، باز هم به سوی دیگهای آش میدوند.کودک، نوجوان، جوان، کهنسال، میانسال، مرد، زن،... به سوی ایستگاه چایی میشتابند!عبور از عرض خیابان -هر آن سان که میل مؤمنانه میکشد- آزاد است!پارک و توقف در وسط خیابان -هر آن سان که میل ملوکانه دوست دارد- مجاز است!کاسه و پیاله و لیوان پلاستیکی در کف خیابان راه میروند!بانگی گوشخراش به تحمیق مردم بلند است!طی طریق در طول خیابان محال است!رانندگان پشت فرمان خودروهای خود دندان بر جگر میفشارند!میدان بعدی با علمِ عزاداری اشغال و هر چهار خیابان متصل به آن، دو سویه بندند!خیابان بعدی با علَمی عریض و سنگینی که دو لاین وسطی خیابان را اشغال کرده، مسدود است و جوانانی با نشانهای متعددی از شارلاتانی بر پیکر و گونه و سر و پیشانی، آن را بر دوش میکشند! کودکان و نوجوانان تشنهی تفریح و بازی و سرگمی و عاشق هیجان، دنبالشان به خط شدهاند!هرج و مرج، نظم و قانون را از کف خیابان اخراج کرده است!ظهر یکشنبه است. بیستوششم آذر ۱۴۰۲؛ سالروز وفات حضرت زهرا (س).#نصیری + نوشته شده در یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲ ساعت 18:27 توسط حمزه علی نصیری | بخوانید, ...ادامه مطلب
آیا ضرب و جرح روح و روان هم تاوان دارد؟آیا به شکایت مصدومان روح و روان رسیدگی میشود؟دانشجوی دانشگاه هنر تهران است، روز سه شنبه مورخه ۱۴۰۲/۰۸/۱۷ مقارن ساعت ۱۱:۳۰ صبح حین عبور از عرض خیابان (روبروی دانشگاه امیرکبیر و نبش تقاطع خیابان بزرگمهر و ولیعصر)، به طور ناگهانی با یک خودرو سواری ال نود سفید رنگ پلاک شخصی که با شتاب و سرعت بسیار زیاد و رانندگی نامتعارف و خلاف جهت لاین ویژه در حرکت بوده، مواجه میشود و با اینکه به لطف خدای متعال از یک تصادف حتمی جان سالم به در میبرَد، اما توسط سرنشینان آن خودرو که ۴ نفر لباس شخصیاند، مورد توهین و تحقیر و هتاکی و فحاشی رکیک غیرقابل بیان (کو....ی، بچه کو....ی، مادر ج....) قرار میگیرد و او نیز در پاسخ به وقاحت آنها مجبور میشود جوابشان را بدهد و میگوید "خودتونید". عجیبتر از آن همه بینزاکتی و ادبی این است که آنها فقط به همین دلیل از خودرو پیاده شده و او را تا داخل محوطه دانشگاه تعقیب نموده و با دو نفر از نیروهای محترم حاضر در گیت نگهبانی دانشگاه نیز درگیر شده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و مصدوم میکنند. به همین سادگی! (تو که "خودتی" را برای خود نمیپسندی، چطور دیگری را به سیل فحش میبندی؟)گفتنیست که آنها همانجا خود را مأمور سازمان آب معرفی میکنند ولی با پیگیری حراست دانشگاه و حضور پلیس و معاون محترم کلانتری معلوم میشود که آنها از پرسنل نیروی انتظامیاند!از آن روز به بعد - با اینکه عبارت مشهور "نیروی انتظامی مظهر امنیت و آرامش است" در ذهنم رژه میرود، -که البته سهم عظیم پرسنل خدوم و زحمتکش آن نهاد گرانقدر در تأمین امنیت و آرامش بر کسی پوشیده نیست- اما آرامش و امنیت از فرزندم و دیگر اعضای خانواده سلب شده است و با مشاهدهی رفت, ...ادامه مطلب
کیست؟ چیست؟ کجاست؟رازیست مگو!لیک در قصهی یوسفاحدی از آنهایافت شد در پستو!حمزهعلی نصیری ۱۴۰۲۰۸۰۲ + نوشته شده در سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت 18:16 توسط حمزه علی نصیری | بخوانید, ...ادامه مطلب
تغذیه، تنفس، آموزشحمزهعلی نصیری ۱۴۰۲/۷/۱ | صدای معلمنقش غذا در بقاء و رشد و سلامتی جانداران بر کسی پوشیده نیست.در تعریف غذا آمده است: "هر آنچه به بدن، ماده و انرژی برساند، غذاست ".اساساً جهان سامانهای، متشکل از "ماده" و "انرژی" هست و پدیدهی حیات نیز حاصل چرخهی نظاممند انرژی در کالبد ماده است و هر جا این چرخه برقرار باشد، چهرهای از دنیای زنده نیز پدیدار میگردد.کیفیت چرخه انرژی در کالبد ماده، مراتبی از زندگی با کیفیت متفاوت را رقم میزند و طیف وسیعی از سطوح تشکل زنده -از آغازیان تا انسان- را پدید میآورد.بدن انسان، به دلیل برخورداری از هوشمندترین و کارآمدترین سیستم ارتباطی (مغز و نخاع)، مدرنترین و مترقیترین سامانهی پایش در جذب و مصرف ماده و انرژی را نیز داراست و به همین اندازه هم ویژه خوارترین مصرف کننده در جهان جانداران است.انسان به عنوان واپسین محصولِ فرایند تکامل و فرگشت -که در واقع گرانبهاترین خروجیِ نظامِ جهانیِ چرخهی ماده و انرژی نیز هست- دارای جسم و جان و ذهن و روانی متفاوت از سایر زیستمندان بوده و به ترکیبات ویژهای از مواد فروخفته در خاک و انرژیهای فرود آمده از افلاک نیاز دارد. همان ترکیبات ویژهای که به قول سعدی علیهالرحمه "ابر و باد و مه و خورشید و فلک" سرسختانه کار کرده و بار آوردهاند؛ غذا.اما وقتی پای آموزش و یادگیری -که رخدادی درونمغزی و ذهنی و روانی هست- در میان باشد، اهمیت غذا دوچندان میشود.در رده بندی نیازها، اولویت اول بدن، تأمین نیازهای بیولوژیکی (تقلّا برای زنده ماندن) هست و نیازمندیهای متعالی در اولویتهای بعدی قرار میگیرند. و دردمندانه باید گفت که مغز گرسنه را نه میلِ آموختن میباشد و نه نای آموختن!در سال ۱۳۸۲ یعنی ۲۰ سال پیش -که ه, ...ادامه مطلب
بزرگترین ذخیره گاه آب هشترود در محاصره مکندههای مرگبار✍ حمزهعلی نصیریاز پیشانی آفتابگیر کوه باشکوه سهند تا قرارگاه سخت و صخرهای ضحاک، منطقهای است به شدت ناهموار با هشت رودِ کم جان و ریشه در معدود چشمهسار فصلی و دائمِ نه چندان پایدار، که 《هشترود》نامیده میشود؛ سرزمین وسیعی متشکل از چند حوزهی آبریز، با شیب تند و به شدت آبگریز! حوزههایی که شاخههای کوچک و بزرگشان به هم میپیوندند و همگی در گلوگاه تنگ و سنگی ضحاک به هم میرسند و تمام عطایای آسمانی را از این منطقه خارج میسازند., ...ادامه مطلب
عصر عاشوراست؛لحظههایی چند بعد از جنگ و خونمردمانی سر بلند از آزمون!دیگها از محتوا خالی شدندطبلها خاموش بر آویزهاتکیهها از تاب و تب افتادهاندرفتگرها کوچهها را رفتهاند...نصیری ۱۴۰۲۰۵۰۶ + نوشته شده در جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ساعت 16:49 توسط حمزه علی نصیری | بخوانید, ...ادامه مطلب
خدا حافظ تا سالی دیگر و مناسکی دیگرساعت یک و نیم بعد از ظهر روز عاشوراست. مأموریت تمام است و سکوت همه جا را فرا گرفته است؛ طبلها و سنجها و شیپورها و بلندگوها همه خاموش شدهاند و هیجانها فروکش کرده است. عزاداران و عزاخواهان و سینه زنان و زنجیر زنان و مداحان و نوحه خوانان و تماشاگران، زیر سقفٔ تکیهها و حسینیهها خزیدهاند و یا مشغول تناول ناهار ظهر عاشورایند و یا منتظر رسیدن دیگ غذا.جماعتی هم در جوار همان تکیهها و حسینیهها در سایهٔ دیواری یا درختی به این امید که یک یا چند پرس غذا نصیبشان شود، منتظر نشستهاند. افراد انگشت شماری هم در خیابان به چشم میخورند که به امید به دست آوردن غذا با شتاب به سمت مساجد یا حسینیهها در حرکتند... در اینکه مراسمات تمام شده و عرضه و تقاضای ناهار نذری هم سنتی حسنه در بخش پایانی این مراسمات است، حرفی نیست. اما نکتهٔ نقد بر انگیز، حرص و ولع شدید مردم برای به چنگ آوردن هر چه بیشتر این غذاها به قصد انبار کردن آنها در یخچال خانهها و نادیده گرفتن اولویت نیازمندان است. نحوهٔ توزیع و دریافت این نذریها قابل نقد و قابل تأمل است؛ آنچه در محل توزیع و دریافت این غذاهای نذری نادیده گرفته میشود، شآن و حرمت نهضت عاشورا و کرامت انسانهاست و آنچه دیده میشود، خودبینی و خودخواهی و بیاعتنایی به نوبت و حرمت دیگران و لگدمال شدن عزت نفس و کرامت انسانیست. ذکر یک نمونه برای بیان مقصود کافیست؛همسایه روبرویی ما که یک منتقد اجتماعی هم هست، همه ساله شب عاشورا در حیاط خانه خود زرشک پلو با مرغ میپزد و بوی مطبوع آن از عصر تاسوعا در فضای محل میپیچد. خانهٔ ما مشرف به در خانهٔ ایشان است و خواه ناخواه شاهد جزئیات ماجرا هستیم. تقریباً به محض غروب آفتاب، تجمع زن و مرد و پی, ...ادامه مطلب
دگم قانون و کیسهای برای دو درصد"که گناه دگران بر تو [نبایست] نوشت"✍ نصیریدر تفکیک زمین برای تغییر کاربری نسبت حقالسهم سرانههای عمومی (حقالسهم شهر اری) به سهم مالک بر اساس عرف و قانون ۷۰ به ۳۰ تعریف شده است.در پروژه کوثر فرهنگیان پاکدشت ۶۵درصد از این حقالسهم به صورت زمین واگذار و احصاء شده و. ۵ درصد باقیمانده طبق توافق کتبی، توسط شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان پاکدشت از شهرداری خریداری شده و بابت آن، مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان در دو نوبت در سالهای ۸۳ و ۸۷ از طرف خریدار (تعاونی مسکن فرهنگیان پاکدشت) به فروشنده (شهرداری پاکدشت) پرداخت شده است.پس از سال ۸۷ تا زمستان ۱۴۰۱ هیچ کدام از طرفین (نه تعاونی و شهرداری) پیگیر این موضوع نشده و اقدام به ختم معامله و تسویه حساب ننمودهاند (ترک فعل به مدت تقریبی ۱۴ سال).اکنون با یک محاسبه ساده مشخص میشود که با توجه به قیمت زمین در سالهای ۸۳ تا ۸۷، آن ۵۰۰ میلیون تومان، حدود ۳درصد از آن ۵٪ و بلکه بیشتر از آن را پوشش داده است و در حال حاضر تنها طلب شهرداری در پروژه کوثر ۲درصد و حتی کمتر از آن است. پس در پروژه کوثر فرهنگیان پاکدشت تا سال ۸۷، ۶۸درصد از سرانههای عمومی به شهرداری واگذار و احصاء شده است و فقط ۲٪ آنهم به علت قصور و ترک فعل مسئولین تعاونی و شهرداری بلاتکلیف مانده است. حالا ۱۴ سال است که مردم (مالک بیش از ۱۰۰۰ قطعه زمین) به دلیل این اهمال و تساهل و صرفاً به خاطر این ۲٪ نتوانستهاند برای زمین خود جواز ساخت بگیرند!با این وصف، آنچه در دیدار روز پنجشبه مورخه ۱۴۰۲/۰۳/۱۸ مردم با استاندار محترم در محل فرماداری پاکدشت دیدم، دفاع از جزم قانون بود! آقای استاندار و آقای شهردار و نماینده محترم شهرستان در مجلس شورای اسلامی و امام جمعه شهر و آقایان دیگ, ...ادامه مطلب
لحظههای ناب و شیرین در همایش یاران دیرینحمزه على نصيرى ۱۴۰۲/۰۳/۲۹از آغاز همپیشگی و هم اندیشگیشان بیش از سه دهه میگذرد. قدمت این آشنایی حتی برای بعضیها در آستانهی چهل سالگیست. انگار همین دیروز بود که در نقطۀ طلاییِ علایقشان -که همان شوق آموزگاری بود- به هم پیوستند و شور نوجوانی را باهم زیستند. دل به هم بستند و دلنشینتر از آفتابِ فروردین بر دل هم نشستند. بدانسان که هنوز هم بر همان عهد و پیمان دیرینشان، استوار هستند.اکنون سی - چهل سال از آن زمان گذشته است. این همه سال به همین سرعت و سادگی گذشت!"زمستون گذشت و بهارون گذشتعطش رد شد و عطر بارون گذشتنه غم موندنی بود و نه سر خوشیچه شیرین چه تلخ، سخت و آسون گذشتیه روز دل خوشی بود و دل بستگییه روز با فراق و دلِ خون گذشتهم از پنجره خندهی شادی وهم از حنجره آه بیجون گذشتچه روزا که جز بینیازی نبودچه شبها که با حسرت نون گذشتسحر شب شد و شب سحر شد چنین؛طلوع و غروب فراوون گذشتگذشت و به جا موند یه مشت خاطرهاز عمر گرونی چه ارزون گذشت"(پخش ترانه "گذشت" با صدای سیاوش قمیشی)راستی دههها نیز عین ثانیهها، چشم بر هم زدنی میگذرند! و حتّی سدهها و هزارهها!!!اما اینجا معمّاییست ناگشوده که آیا واقعاً "زمان" میگذرد و یا این ما هستیم که چون غباری در پهنه بی انتهای کیهان از این سامان به آن سامان و از چرخه به آن چرخه ره میسپاریم؟ آیا پدیدهی نام آشنایی به نام زمان میگذرد و ما را جا میگذارد و داغ و درد حسرت بر دلمان مینگارد و یا ما و میلیونها پدیده کیهانی دیگر از کنار یکدیگر میگذریم و به سوی انهدام و عدم و انسجام و وجودی دگربار ره میسپریم؟؟... فارغ از اینکه این معمّا در جای خود ارزش اعتنا دارد، لیکن مقصود از این مقال، بحث در مورد معم, ...ادامه مطلب
نکاتی چند در مورد مسئله موسوم به ۵ درصد:۱) طبق توافقنامهای که در سال ۸۳ مابین شرکت تعاونی و شهرداری تنظیم و امضا شده، مقرر شده ۵درصد از حقالسهم شهرداری به شرکت تعاونی فرهنگیان واگذار گردد و شرکت تعاونی ارزش ریالی آن را طبق نظر کارشناسی به شهرداری پرداخت نماید.۲) شرکت تعاونی در اجرای توافقنامه فوقالذکر در سال ۸۳ مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان طی یک فقره چک به صورت علیالحساب به حساب شهرداری واریز کرده است.۳) در مورد برآورد قیمت آن ۵درصد، در آن زمان کار کارشناسی انجام نشده و بدهی تعاونی به شهرداری تسویه نشده است.۴) با توجه به عدم پیگیری طرفین و به عدم برآورد کارشناسی و عدم تسویه حساب، در سال ۸۷ پیرو توافقنامه قبلی، توافقنامه دیگری با همان شرایط تنظیم و شرکت تعاونی ۲۰۰ میلیون تومان دیگر طی یک فقره چک به شهرداری پرداخت کرده اما باز هم کار کارشناسی و برآورد نهایی صورت نگرفته و رقم بدهی ناشی از خرید آن ۵درصد مشخص نگردیده تسویه نشده است.۵) تا سال ۸۸ ، مجموعاً مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان از طرف تعاونی مسکن فرهنگیان به شهرداری پرداخت شده است.۶) بعد از برگزاری جلسات متعدد با پیگیری و حضور اعضای هیئت امناء شهرک و هیئت مدیره شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان و دادگستری و آقای شهردار و همکاران ایشان، در نهایت طی آخرین جلسهای که با حضور همین افراد و معاون محترم دادستان برگزار شد، مقرر گردید بهای زمینها به قیمت آن زمان (سال ۸۹) محاسبه و مابه التفاوت آن طبق نظر کارشناسی دریافت و مسئله ۵درصد خاتمه یابد و برای متقاضیان کلیه قطعات شهرک کوثر پروانه ساخت صادر شود.۷) آقای شهردار (احتمالاً تحت تأثیر برخی از همکاران خود که ۲۰ سال است شاهد فرصت سوزی و شاید هم عامل فرصت سوزی در شهرک کوثر هستند) ظاهراً با نقض توافق , ...ادامه مطلب
زلف سیاه و ماست تباه؛نگاهی بر مسئله حجاب و امر و نهیهای ناصوابحمزه علی نصیری | صدای معلم | ۱۴۰۲/۱/۱۷آخرین شاهکار در طرح حجاب اجباری خالی کردن سطل ماست بر سر مادر و دختری بدون روسری در شاندیز مشهد در یازدهم فروردین ۱۴۰۲ توسط یک مرد! بود. قبل از آن، درگیری آمر به معروف با اعضای یک خانواده در باغ دولت آباد یزد خبرساز شده بود. ماجرای قطار تهران-یزد و موارد مشابه دیگر در شهرها و مسیرهای دیگر نیز پردههای دیگری از نمایش اراده قهرآمیز ستاد کشوری امر به معروف و نهی از منکر بوده است. پلمپ مراکز تفریحی و تجاری صرفاً به دلیل بر افتادن روسری از سر مشتری هم پردههای متفاوتی از همین نمایش اراده و قدرت میباشد. ماجرای اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان نیز در سال ۹۲ موجب پریشانی و نگرانی مردم شده بود.همهی این اتفاقات در حالی طراحی و اجرایی شده و میشود که کشور با مسائلی به مراتب بعرنجتر و مهمتر از جمله مشکلات عدیدهی زیست محیطی و اقتصادی و روحی و روانی روبرو هست و دغدغهی اصلی اقشار مختلف مردم نان و مسکن است.تشخیص اینکه این برخوردهای قهری وجاهت قانونی و شرعی دارند یا نه در حیطه صلاحیت فقیهان و حقوقدانان است. ولی این موضوع را از منظر دیگری نیز باید دید که آیا این سطح از حساسیت و اراده و همت نسبت به یکسانسازی پوشش و حجاب و امر و نهیهای نه چندان صواب وجاهت عقلی و عرفی و اخلاقی و وجدانی دارند؟ناگفته نماند که این مطلب صرفاً از نگاه یک شهروند عادیِ عامی نگاشته شده و نه قصد تشویش اذهان عمومی را دارد و نه از شلختگی و برهنگی جانبداری میکند. فقط نکاتی چند جهت تنویر افکار خودمان و ایجاد همدلی و همگرایی:۱) اگر بگوییم هر کسی حق دارد هر طور که میخواهد لباس بپوشد و غذا بخورد و خانه بسازد و آوا, ...ادامه مطلب