آدمهای کلیشه ای

اطرافمان پر از آدمهای کلیشه ای و تکراری و قالبی است!

رفتارهای کلیشه ای و قالبی و تقلیدیِ خسته کننده و ملال آورِ آدمهای کلیشه ای را در تمام عرصه ها و صحنه های زندگی میتوان دید؛

از امور ساده و روز مره زندگی گرفته تا اتفاقات خوب و بدی که ممکن است فقط یکبار در زندگی ها رخ دهد، تماماً کلیشه ای و قالبی و تقلیدی است!

نگاه نو، حرف تازه، کارمتفاوت، شکل و شیوۀ دیگرگون که لازمه تحولات سازنده در جوامع انسانی است، بندرت از این دو پای مدعی خلیفه اللهی سر ميزند.

همه مثل هم اند؛ هم شکل و هم سان، هم آواز و هم خوان، هم فکر و هم ذکر، هم گام و هم کلام، هم دست و همراه چه در بیراهه چه در راه!!

منظورم نمود و نماد و گفتار و رفتاری است که مردم بدون اِعمال کمترین تغییر از یکدیگر "کپی" و در فضای زندگی خود "پیست" میکنند بدون در نظر گرفتن شرایط و امکانات و ظرفیت و مقتضیات! ...

و مدتی است که آدمهای کلیشه ای پا از فضای حقیقی زندگی فراتر گذاشته و در فضای مجازی نیز موجودیت یافته اند و این فضا پر شده از آدمهای کلیشه ای! آدمهایی که هر متن و تصویری را هر جا می بینند درجا و همان دم "کپی" و در جای دیگری "پیست" ميكنند! بدون اینکه از فونت و فرمت و محتوای آنها خبر داشته و اغلاط املایی و انشایی آنها را تصحیح کنند!

اما مشکل این نیست که آدمهای کلیشه ای و قالبی و تقلیدی در دنیای حقیقی و مجازی با انباشت حرف و حرکت تکراری و بى ثمر وقت و انرژی خویش و دیگران را هدر و کیفیت زندگی را تنزل میدهند. بلکه مشکل بزرگ این است که این قبیل آدمها به ویژه آنان که در فضای مجازی جولان میدهند و منابع نامحدودی از مکتوبات و مطبوعات در دسترس شان است، دچار توهّم بزرگی نیز شده اند؛ "توهّمِ دانستن"! ...

و چنین توهمی مانع اندیشیدن و آموختن خواهد بود. و بدیهی است که بدون اندیشه ورزی و یادگیری، دستیابی به سازوکارهای یک زندگی شرافتمندانه ناممکن خواهد بود!!

و بزرگی میگوید؛ "بزرگترین دشمن دانش، جهل نیست بلکه توهمِ دانستن است".

#نصيرى اردیبهشت ۹۴

سروش هشترود...