از جستوجوی کیفیّت تا دغدغه امنیّت؛تراژدی سیر قهقرا✍ حمزه علی نصیری| صدای معلم | ۱۴۰۱/۱۲/۱۳از مدرسه سوزی در دهههای اول ۱۳۰۰ به مدرسه سازی در دهههای سی تا شصت رسیده بودیم. در نیمه دوم ۱۳۰۰ بزرگترین دغدغهیمان پوشش تحصیلی هرچه بیشتر و برقراری عدالت آموزشی بود. در همان دوران به این باور رسیده بودیم که همه چیز درست و سرِ جای خود است و تمام مؤلفههای لازم برای آموزش ایدهآل فراهماند و فقط خواستار بهرهوری حداکثری از شرایط موجود بودیم. همه به کیفیّت آموزشی میاندیشیدند. در تمام محافل آموزشی و پژوهشی و مشورتی، سخن از کیفیّت آموزشی بود. عنوان اکثر پایاننامههای دانشجومعلمان و طرحهای پژوهشی مرتبط با تعلیم و تربیت، به واژه کیفیّت مزیّن بود. تا جایی که مدیرکل وقت آموزش و پرورش استان در جلسهای در جمع معاونین و اساتید علوم تربیتی به مزاح گفته بود؛ "بعد از این هر کس در مورد کیفیّت بنویسد، با من طرف است"!تا اینکه سر و کلهی مدیران کمیّتگرا پیدا شد و پدیدهی درصد قبولی وارد بورس و بازار کالای آموزش گردید. رقابت بین مدیران مناطق و نواحی آموزش و پرورش بر سر بالا بردن ستونهای نمودار درصد قبولی، بالا گرفت و همین یک مورد کذایی ملاک محبوبیت و مقبولیت در نزد مسئولان مافوق واقع گردید و به عنوان یکی از مؤلفههای احراز صلاحیت برای ارتقاء سازمانی شناخته شد.در چنین اوضاعی هر کسی مهارت بالاتری در آمارسازی و شهامت بیشتری در تولید و ارائه آمار و ارقام دروغین داشت، برنده بود.هرگز یادم نمیرود که در یکی از شهرستانها مسئول امورتربیتی در مواقع ارائه بیلان کاری به مسئولین استانی، اعداد و ارقام عجیب و غریبی را در متن گزارشات خود میگنجاند که نه وسع آن شهرستان گنجایش آن اعداد ارقام را داشت و نه در با, ...ادامه مطلب